بگو از همت این هیئت ماست که در این فصل پیدا میشود ماست
ز سعی و فکر آن دانا وزیرست که سالم تر غذا نان و پنیرست
از آن با کله در کار اداره فرنگی ها نمایند استعاره
ز بس داناست آن یک در وزارت برند اسم شریفش با طهارت
فلان یک دیپلم اصلاح دارد ز سر تا پای او اصلاح بارد...
شب و روز آن یکی قانون نویسد ببیند هرچه گه کاری بلیسد
کثافت کاری پیشینیان را نگویم تا نیالایم دهان را
از آن روزی که این عالی مقامست تمام آن کثافت ها تمامست
مقدس زاده اند از مادر خویش گناهست ار کنی مرغانشان کیش
یقیناً گر ز بی چیزی بمیرند به رشوت از کسی چیزی نگیرند
به جز شهریه مقصودی ندارند به هیچ اسم دگر سودی ندارند
فقط از بهر ماهی چند غازست که این بیچاره ها را چشم بازست
غم ملت ز بس خوردند مُردند ورم کردند از بس غصه خوردند
نظرات شما عزیزان: