پیرو قلب خود باشید...+90درس زندگی
شمیم ادب
علمی،آموزشی،فرهنگی،اجتماعی

 


  اطلاعات جدید هنگامی در اختیار ما قرار می‌گیرد که آمادگی لازم را برای کسب آن‌ها داشته باشیم و تا آن زمان حتی آشکارترین چیزها از چشم‌هایمان پنهان می‌‌ماند .
  1. تا مصیبتی نباشد به فکر تغییر زندگی نمی‌افتیم پس ما به مشکلات و مصیبت‌ها محتاجیم .
  2. ما از شکست‌ها بیشتر از پیروزی‌هایمان چیز یاد می‌گیریم .
  3. جهان همیشه برای تغییر و اصلاح به ما سقلمه‌هایی می‌زند اما اگر نفهمیم و درس را یاد نگیریم با پتک بر سرمان می‌کوبد .
  4. اگر درسهایی که روزگار به ما می‌دهد یاد نگیریم ؛ مجبور به گذراندن مجدد آن هستیم ؛ راه فرار وجود ندارد .
  5. اگر احساس بدبختی می‌کنیم نشانه‌ی آن است که به درس‌هایی که روزگار به ما می‌دهد توجه نکرده‌ایم .
  6. ما معمولا دوست داریم که مهم‌ترین درس‌ها را به تعویق بیندازیم  مثلا می‌گوییم : « حاضرم هرکاری بکنم جز بخشیدن فلانی » . شاید مهمترین درس امروز ما بخشیدن همان شخص است .
  7. بخشیدن باید از صمیم قلب باشد وگرنه خودمان را فریب داده‌ایم .
  8. قبل از این‌که آدرست را عوض کنی تفکرت را عوض کن ( به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است ) . اگر روشمان را عوض نکنیم ؛ همه جا رئیس پست‌فطرت ، همسایه‌ی بد ، همکار بد و . . . . . .   وجود دارد .
  9. تنها راه غلبه بر ترس ، روبرو شدن با آن است و ما غالبا به طرف حوادثی کشیده می‌شویم که از آن وحشت داریم . این روش زندگی ، برای تشویق ما انسان‌ها به رشد کردن است .
  10. زندگی نباید همیشه با درد و رنج آمیخته باشد ؛ با این حال درد و رنج هنوز هم دلیل اصلی تغییر کردن ماست .
  11. متأسفانه مبارزات واقعی زندگی هرگز آسان نیستند .
  12. هرکسی قدم به زندگی ما می‌گذارد ؛ یک معلم است که محدودیت‌ها را به ما نشان می‌دهد .
  13. زندگی کی آسان‌تر می‌شود ؟ هیچ‌وقت !!   اما می‌توانیم یاد بگیریم با زندگی بهتر کنار بیاییم .
  14. هرکسی مشکلات خودش را دارد ؛ پس به حال کسی حسرت نخوریم .
  15. خود ما انسان‌ها هم اگر هیچ مشکلی نداشته ‌باشیم ؛ احساس یکنواختی می‌کنیم .
  16. شرطی برای خوشبختی خود تعیین نکنیم ؛ از همین الان احساس خوشبختی کنیم ؛ چون خوشبختی خیالی که هیچ مشکلی نداشته باشیم ؛ وجود خارجی ندارد .
  17. مرتبا از خود بپرسیم : « از این مسئله چه درسی باید بیاموزم » .
  18. همیشه هرکسی آمادگی پذیرفتن هر درسی را ندارد ؛ پس همیشه با اصرار نمی‌توان به افراد درس زندگی داد .
  19. از درس‌های زندگی نمی‌توان فرار کرد ؛ چون آن‌قدر تکرار می‌شود تا نمره‌ی قبولی بگیریم .
  20. یکی دیگر از درس‌های طبیعت این است « قبل از کاشتن نمی‌توانی درو کنی » یعنی نمی‌توانی بگویی اگر من فلان چیز را داشتم بیشتر تلاش می‌کردم . اول باید تلاش کنی ؛ سپس به نتیجه می‌رسی ( مثلا اگر پول داشتم فلان کار را می‌کردم ) .
  21. درس دیگر این است که برای به‌دست آوردن یک بوته باید دانه‌های زیادی را کاشت. یعنی کسی مؤفقیت 100% در زندگی را برای ما تضمین نکرده‌است .
  22. ما در زندگی آن چیزی را بدست می‌آوریم که طلب کرده‌ایم. یعنی اگر در زندگی چیزی که باب میلمان است را بدست نیاورده‌ایم؛ به دلیل این است که تلاش کافی را انجام نداده‌ایم
  23. اگر ما با امکانات کم موفق نیستیم؛ امکانات زیاد هم مشکلی از ما حل نمی‌کند زندگی مثل میدان جنگ است؛ از هرچه داریم باید بهترین استفاده را بکنیم فرصت زیادی برای خیال‌پردازی نیست.
  24. برای هرکاری که در پیش رو دارید حداکثر توان خود را کار بگیرید و مطمئن باشید فرصت‌ها و موقعیت‌ها شما را پیدا خواهندکرد.
  25. زندگی ماهیت انبارشوندگی دارد؛ شکست یا پیروزی کم کم ایجاد می‌شود و ما همیشه باید برآوردی از عملکردمان داشته‌باشیم؛ چون ممکن است با اهمال، اندک‌اندک به فاجعه نزدیک شویم. در زندگی ثبات وجود ندارد؛ یا باید به جلو برویم و یا پایین بیفتیم.
  26. انضباط لازمه‌ی زندگی است؛ اگر کسی خود به‌خود انضباط را رعایت نکند به سمتی کشیده می‌شود که دیگران او را به انضباط وادار کنند.
  27. هیچ تلاشی بی‌نتیجه نمی‌ماند. شاید بلافاصله نتیجه‌اش دیده نشود ولی حتما اثر خود را دارد مثل آب که بعد از مدت‌ها حرارت دیدن در وقتی‌که به 100 درجه می‌رسد در یک لحظه به جوش می‌آید.(حکمت الهی)
  28. زندگی مثل موج می‌ماند. ناگهان چند مشکل چون موج حمله می‌کنند و بعد آرامش برقرار می‌شود. ما باید همیشه برای موجها آماده باشیم.
  29. قانون طبیعت این است :«تغییر کن یا بمیر!» راه سومی وجود ندارد. پس باید انعطاف‌پذیر باشیم.
  30. انسان‌های خوشبخت و شاد به تنها تغییر را می‌پذیرند؛ بلکه آن را به فال نیک می‌گیرند.
  31. بیشتر محدودیت‌های زندگی ما واقعی نیستند بلکه دیگران و خودمان آن‌ها را ساخته‌ایم که ما را از پیشرفت و تغیر مثبت باز می‌دارد (مثل تعصبات، باورها و اعتقادات غلط)
  32. گاهی نسخه‌هایی (معمولا در کودکی )برای ما پیچیده می‌شود و ما سعی می‌کنیم از آن نسخه سرپیچی نکنیم و عمری را پر از ملالت و بیهودگی بگذرانیم. اگر این نسخه‌ها واقعا به ‌درد نمی‌خورد؛ در دور انداختن آن تردید نکنید.
  33. واژه‌هایی مثل «من هرگز» و «من همیشه» ما را در قفسی زندانی می‌کنند که حاصلی جز عمری حسرت ندارد.
  34. هر اعتقادی که ما را فقیر و بیچاره نگه‌می‌دارد؛ باید دور انداخته شود. اگر باورها و اعتقادات شما کمکی به شما نمی‌کند آن‌ها را کنار بگذارید .
  35. اعتقاد به «باید»ها هیچ کمکی به ما نمی‌کند زیرا دنیای واقعیت‌ها، باید را نمی‌شناسد. باید و نبایدی وجود ندارد.
  36. ما می‌توانیم صرف‌نظر از نوع رفتارهای دیگران، همیشه شاد و خوشبخت باشیم.
  37. آن‌چه ایجاد تمایز می‌کند؛ شغل شما نیست؛ اعتقادات شماست.
  38. شرط سعادت آن است که فرمانروای ذهن خود باشیم و عنان زندگیمان را به‌دست دیگران و حرف‌هایشان ندهیم.
  39. اگر پول کافی به‌دست نمی‌آوریم؛ یا به‌دست می‌آوریم و زود از دست می‌دهیم دلیلش نه در بیرون، بلکه در درون ماست. برای همین برندگان قرعه‌کشی بعد از چند سال وضع مالیشان خرابتر از قبل می‌شود چون در درونشان چیزی تغییر نکرده‌است.
  40. برای آن‌که چیزی در زندگی داشته‌باشید و آن را حفظ کنید لازم است که با آن احساس راحتی کنید. برای پول درآوردن و نگه‌داشتن آن باید با پول راحت باشید.
  41. این فکر که «اگر ما پول داشته‌باشیم دیگران رنج می‌برند» احمقانه است. وقتی ما پول داشته باشیم با خرج کردنش دیگران هم استفاده می‌برند.
  42. از آنچه داریم لذت ببریم؛ چون خودمان مهمترین فرد زندگیمان هستیم. اگر برای خودمان ارزش قائل نباشیم و احساس خوشبختی نکنیم به خوشبختی نمی‌رسیم.
  43. مصیبت‌های زندگی برای آزار ما به‌وجود نمی‌‌آید بلکه می‌خواهند عقاید غلط ما را تغییر دهند.
  44. خودتان را به چیزی بیش از حد وابسته نکنید. چون از شما می‌گریزد. تمام تلاشتان را انجام دهید ولی در نظر داشته باشید که اگر نشد؛ پایان زندگی نیست؛ حتما کار دیگر انجام می‌دهید.
  45. برای بدست آوردن هرچیزی باید قسمتی از آن را ببخشیم. البته بخشیدن باید بدون چشم‌داشت سود باشد؛ در غیراین‌صورت معامله است.
  46. عشق واقعی عشقی است که بدون احساس نیاز باشد و عاشق معشوقش را آزاد بگذارد.
  47. تا چیزی را نپذیریم نمی‌توانیم تغیرش دهیم.......................................کارل یونگ
  48. تنفر چیز خوبی نیست. وقتی از چیزی متنفر باشیم به گونه‌ای نامرئی به آن متصل می‌مانیم و این اتصال باعث ماندگاری موضوع مورد تنفر می‌شود.
  49. مثبت بودن و دیدگاه مثبت را باید وارد ضمیر ناخودآگاه خود کنیم تا بتوانیم جنبه‌های خوب زندگی را بهتر ببینیم.
  50. شکرگزاری نعمت‌ها، شاید یک دلیلش این است که ما با شمردن نعمات الهی و شکرگزاری می‌توانیم بیشتر روی جنبه‌های مثبت زندگی تأکید کنیم (چون خداوند نیازی به شکرگزاری ما ندارد)
  51. اگر نگاه و نوع نگرشمان را به زندگی عوض کنیم؛ می‌توانیم از هر شغلی لذت ببریم.
  52. آیا بهتر نیست به‌جای جدا کردن کار از فراغت آن‌ها را مجموعه‌ی زندگی بدانیم؟ در این صورت کار زجرآور و فراغت سرشار از بطالت نیست.
  53. هرکاری را (هر چند کوچک یا کسل کننده) جدی بگیرید. یعنی حداکثر تلاش خود را به‌کار ببندید. به‌عبارت دیگر به اصول حرفه‌ای‌گری پابند باشید.
  54. هر روز کار را با این جمله شروع کنید: «امروز می‌خواهم بهتر و مؤثرتر از دیروز باشم» و از کار خود لذت ببرید.
  55. برای در اوج ماندن تنها استعداد کافی نیست.
  56. اگر همیشه بیشتر از حقوقتان کار کنید؛ سرانجام روزی خواهد رسید که بیشتر از کارتان حقوق بگیرید.
  57. ما برای رئیسمان کار نمی‌کنیم؛ ما برای خودمان کار می‌کنیم.
  58. وقتی تنها نیمی از توان خود را بکار می‌‌گیرید بسیار بیشتر از رئیستان زجر می‌کشید. او فقط چند دلار از دست میدهد؛ ولی شما شور و اشتیاق و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهید.
  59. لذت بردن از کار یک تصمیم و یک انتخاب است.
  60. همیشه و در هرکاری حداکثر تلاش خود را به‌کار گیرید؛ نه به‌خاطر آن‌که دیگران را تحت تأثیر قرار دهید؛ به‌خاطر این‌که، این تنها راه لذت بردن از کار است.
  61. اگر کار معمول شما لذت‌بخش و جالب نیست؛ حداقل می‌توانید در اوقات فراغت، به‌کاری که علاقه دارید بپردازید. این فرصت را از خود دریغ نکنید.
  62. هیچ‌کس به خاطر هدر دادن زندگی مدالی به شما نخواهد داد. اگر قلباً اعتقاد دارید که این کار شما نیست عوضش کنید.
  63. برای بازیابی علائق خود که اکنون حتی آن‌ها را فراموش کرده‌‌اید  الف – از کارهایی که به صورت عادی وتکراری درآمده پرهیز کنید.  ب – برای مدتی تلویزیون را کنار بگذارید.  ج – کارهای تازه را امتحان کنید.
  64. اگر می‌خواهید زندگی خود را با انجام کار مورد علاقه‌تان تأمین کنید؛ می‌توانید از سرگرمی‌های خود به‌عنوان یک منبع درآمد استفاده کنید. تا جایی‌که می‌توانید، از سرگرمی اوقات فراغت خود، برای انتخاب شغل استفاده کنید.
  65. در هرجا و هر وضعیتی که هستید؛ درمانده و پایبند نباشید . درختان اسیر خاکند؛ شما انسانید.
  66. انسان پس از آغاز کردن هر کار انگیزه لازم را به‌دست می‌‌آورد. نشستن و نقشه‌ی آغاز کشیدن بیهوده است. شور و اشتیاق نتیجه‌ی حرکت است و از حرکت است که فرصت‌ها و موقعیت‌های تازه نمایان می‌شود.
  67. شهامت به معنی فقدان ترس نیست. شهامت عمل کردن باوجود ترس است. کسانی که در زندگی هیچ کاری انجام نمی‌دهند؛ درست به اندازه کسانی که دست به مخاطرات بزرگ می‌زنند می‌ترسند. حال که قرار بر ترسیدن است؛ چرا از چیزهای بزرگ نترسیم؟
  68. برای شروع یک کار جدید (و بزرگ) همیشه از خود بپرسید: « بدترین حالتی که ممکن است پیش بیاید چیست؟» اگر شهامتش را دارید به خود بگوئید: «هر چه پیش آید از پسش بر می‌آیم.»
  69. ترس قاتل انسان است. وقتی بر چیزهایی تمرکز می‌کنید که از آن‌ها می‌ترسید؛ همین تصویرهای ذهنی خود ساخته، مستقیما شما را به سوی حادثه می‌برند. پس بر خواسته‌های خود تمرکز کنید نه بر ترس‌های خود.
  70. انسان‌های موفق فرقی با بقیه ندارند؛ جز آن‌که انضباط و فن و مهارتی را در خود پرورش داده و سپس عرضه کرده‌اند. شما هم همین کار را بکنید.
  71. تمرکز کردن روی هرکاری انجام آن کار را سریعتر می‌کند برعکس عجله کردن که باعث افزایش استرس و خراب شدن کار می‌شود. موقع انجام هر کاری بگویید: «فعلا تمام حواسم همین جاست؛ هرقدر می‌خواهد طول بکشد. عجله بی عجله»
  72. در حال زندگی کنید و گذشته و آینده رها کنید مثلا موقع غذا خوردن به مزه تک‌تک لقمه‌ها فکر کنید از دیدن تک‌تک درخت‌ها در موقع گردش لذت ببرید. به گذشته فقط برای درس گرفتن (و نه حسرت خوردن) و به آینده فقط برای برنامه‌ریزی (و نه ترس و نگرانی) فکر کنید؛ آن‌هم در مواقع خاص، نه تک‌تک لحظات زندگی، چون حال را از دست می‌دهید.
  73. وقتی از ماندن در یک مکان احساس خوشایندی نداری؛ راهتان را ادامه بدهید. چون این مکان‌ها انرژی شما را تخلیه می‌کنند و شما را به سوی نگرانی و افسردگی می‌برند.
  74. شکرگزاری موجب آرامش بیشتر انسان می‌گردد. هر بار که می‌گوییم: «متشکرم» در حقیقت خاطرنشان می‌سازیم که «آن‌چه را دارم می‌پذیرم و آن‌چه را که باید یاد بگیرم می‌آموزم»
  75. زندگی را بپذیرید تا ببینید چگونه هر چیز آن در خدمت شماست.
  76. اکثر ما با این اعتقاد رشد می‌کنیم که «می‌توان با نبخشیدن دیگران آن‌ها را تنبیه کرد» به بیان دیگر «من اگر تو را نبخشم تو رنج خواهی برد» اما در واقع این من هستم که رنج می‌برم؛ منم که عقده در دل دارم؛ منم که بی‌خوابم
  77. خودتان را دوست بدارید. اگر شما خودتان را دوست نداشته باشید؛ نمی‌توان انتظار داشت که دیگران دوستتان بدارند. یعنی خودمان را همان‌طور که هستیم بپذیریم و سرزنش نکنیم.
  78. بعضی زوج‌ها وقت گرانبهای خود را صرف می‌کنند تا همسران خود را احمق جلوه دهند (یعنی ثابت کند دیگری اشتباه می‌کند). اما بهتر است در موقع تنش با هم همکاری کرده و مثل یک تیم عمل کنند.
  79. ما همیشه می‌خواهیم که دیگران را تغییر دهیم یا آن‌ها خودشان را تغییر دهند. در صورتی‌که کلید اصلی تغییر خودمان است که از آن فرار می‌کنیم. اگر خودمان را عوض کنیم همه چیز در دور و برمان هم عوض می‌شود.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




تاریخ: 11 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط حميدرضارضايي
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی