جهت آشنایی دانش آموزان با ضرب المثل ها و تقویت روخوانی آن ها
می توانید از این لینک استفاده کنید...
روی تصویر کلیک کنید.
برگرفته از وبلاگ میرکان جناب اقای مرادی نصاری دبیر محترم ادبیات از شهرستان ایوان
جا دارد در اینجا از زحمات ایشان به خاطر نوشتن برخی از مطالب و تهیه ی قالب وبلاگ شهرستان تشکر نمایم.
لغات مهم درس ادبیات پایه هفتم
دانش اموزان عزیز با دانستن این لغات معانی شعر و متن های این دروس با امادگی به کلاس تشریف بیاورید.
لغات مهم درس ستایش و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
لغات درس زنگ افرینش
حرم :داخل مکان زیارتی
گرم: مشغول سر گرم غوغا :اشوب و فریاد همهمه
انگار :گویی ذره ذره :کم کم
ابد: جاودان غلتید:از پهلویی به پهلوی دیگر چرخید
موضوع :مطلب دل تنگ: ناراحت غمگین
فارغ :اسوده راحت افق : کرانه های اسمان
پیغمبر: پیام اور گل دسته : مناره
گنبد :سقف بزرگ که به شکل نیم کره است زائر : دیدار کننده
کام : ارزو میل خواسته
زنجره :سیر سیرک نوعی حشره که از خود صدا تولید می کند
لغات درس زنگ افرینش
حرم :داخل مکان زیارتی
گرم: مشغول سر گرم غوغا :اشوب و فریاد همهمه
انگار :گویی ذره ذره :کم کم
ابد: جاودان غلتید:از پهلویی به پهلوی دیگر چرخید
موضوع مطلب دل تنگ: ناراحت غمگین
فارغ : اسوده راحت افق: کرانه های اسمان
پیغمبر :پیام اور گل دسته : مناره
گنبد : سقف بزرگ که به شکل نیم کره است زائر : دیدار کننده
کام : ارزو میل خواسته
زنجره :سیر سیرک نوعی حشره که از خود صدا تولید میکند
درس دوم چشمه ی معرفت
کنجکاوی :جستجو برای یافتن چیزی
هیجان:برانگیختگی و التهاب درونی
معرفت : شناخت گورا:خوشایند لذت بخش
یقین :اطمینان کامل /قطعی عظمت:بزرگی شکوه
جاذبه :به سوی خود کشنده /جذب کننده
اعجاز:کاری شگفت و عجیب انجام دادن
مذاب : ذوب شده /گداخته
سیراب :انچه به اندازه اب خورده است
دیرینه : قدیمی
اداب دان :اگاه به راه ورسم معاشرت زندگی
وداع:خداحافظی
معصوم:بی گناه وپاک
زمزمه:خواندن ارام و زیر لب
غرور :احساس سربلندی به سبب موفقیت
لغات درس سوم نسل اینده ساز نوع نثر ساده و روان
استعداد:توانایی /قابلیت
تحلیل:بررسی کردن جزییات یک موضوع
پرشور: دارای عواطف تند
واقعیت: امر واقعی
برخی:بعضی
مطبوعات:روزنامه هاومجلات/جمع مطبوعه
رسانه ها:وسایلی که خبرها و اطلاعات رابه مردم می رسانند مانند رادیو وتلویزیون و روزنامه
انحراف:دورشدن ازحقیقت چیزی
جبران :باانجام کاری اثر اشتباه را ازبین بردن
پاکدامنی:از گناه دوری کردن / پرهیزکار بودن
پارسایی :پرهیزکاری
صداقت:درستکاری/دوستی
شعور:درک وفهم
متخصصان:کسانی که درامری تخصص وکارشناسی دارند
اعتراف:اشتباه وخطا خود را به زبان اوردن وآن راپذیرفتن
پشتوانه:پشتیبان
همت: پشت کار قوی /اراده / انگیزه غیرت:مردانگی
اوایل:جمع اول /اغاز هر چیزی
هیئت: گروه /دسته /جمع
استحکامات:سنگرها/خاک ریزها و مانند ان ها
برخوردار:بهره مند
بحمدالله:خدا راشکر
مایه:سبب(مایه افتخار)
ببالد:افتخار کند
شعر خوانی راز شکوفایی
زنهار :آگاه باش
گورخانه:مقبره
مراد:هدف/آرزو
سر:راز
بستان:بوستان /باغ گل ومیوه
نهفت:پنهان کرد
جفت:همراه و همنشین
پیش:نزد
حاصل :فراهم /به دست آوردن
درس چهارم:بابهاری که میرسداز راه
دوره: زمان و روزگار شوق:اشتیاق و میل و رغبت فراوان به چیزی
شکوفایی:شکفته شدن/رونق
معمولا: به صورت رایج
حسرت:افسوس/دریغ/ناراحتی واندوه زیاد
انتقال:جابه جاکردن
پر فراز و فرود:پراز خوشی وناخوشی
فراز:بالا فرود:پایین
وابستگی:به کسی نیازمند بودن
استقلال:مستقل بودن /تابع دستور کسی نبودن
شبیه :مانند
دل خوری :ناراحت شدن
لذت:حالت خوشی که به انسان دست میدهد
زلال:صاف و گورا
کیمیا:هر چیز کمیاب و دست نیافتنی
گوناگون : مختلف
سرشار :پر /انباشته
علایق :دلبستگی هاجمع علاقه
اندرز : پندو نصیحت
چالاکی:تند بودن
مهارت :استادی /توانایی انجام دادن کاری به نحو شایسته
تصاویر:جمع تصویر/ شکلها
درس پنجم قلب کو چکم رابه چه کسی بدهم
اذیت :ازار دادن
واقعا : به درستی حق : شایسته /سزاوار
تمام تمام : کامل
معلو م: آشکار
عقلم میرسید : من درست فکر میکردم
فورا : سریع و زود
شلوغ : پرسرو صدا
ولو : پخش و پراکنده
حسابی : کامل /فراوان
رضایت : خشنودی
سعی : تلاش و کو شش
تقصیر :سهل انگاری و کو تاهی
یک عالم : مقدار زیاد/ به اندازه وسعت یک دنیا
سراسر :همه/ تمام
کثیف: الوده
عجیب : شگفت انگیز/ شگفت آور
زور گفتن :ظلم وستم کردن
گله :شکایت و دل خوری
مهمان خانه : مسافر خانه
کلمه های مهم درس ششم علم زندگانی
جرئت:دلیری /شجاعت
شاخسار:شاخه های درخت
عجز:ناتوانی
توش:مخفف توشه ذخیره/غذای سفر(آذوقه)
نوکار :در این جا بی تجربه/کسی که تازه به کاری مشغول شده باشد.
حدیث:سخن داستان (دراین درس نکته وپند)
دمساز:همدم وهمراه/سازگار
هجوم: حمله ناگهانی /یورش
فتنه :در این درس به معنی بلا و مصیبت
برومند:با ثمر/میوه دار/پربار
گیتی:جهان
سست :ضعیف
جو کناری : جویبار
بامکی: بام کو چک
لغات مهم دعای مادر:املا و معانی این درس برای امتحان نیست
بخسب:بخواب
باز ماندن:محروم شدن
درجت:درجه /رتبه
اولیا: جمع ولی /دوستان خدا
مستجاب:پذیرفته شده /اجابت شده
درس هفتم : زندگی همین لحظه هاست
تردید: شک دقایق:جمع دقیقه
دل آِزرده :ناراحت اثنا :میانه ها
حیرت :سر گشتگی / شگفت زده شدن حک کردن : تراشیدن
صاحبان قبور : کسانی که مرده اند و در گور دفن شده اند.
نظر : نگاه /دید گاه خفتن : خوابیدن
اعظم :بزرگ/ بزرگتر غفلت : بی خبری
دی : دیروز نامده : نیامده
الکی:غیر جدی /دروغی اضطراب :نگرانی /پریشان حالی
گره از کار دیگران گشودن:کنایه از بر طرف کردن مشکل
مصاحبت :هم نشینی /گفت و گو اعجاب: شگفتی و تعجب
تامل :اندیشیدن / فکر کردن عبرت : پند / اندرز
معانی لغات سفرنامه اصفهان دا نش اموزان عزیز این درس را روان خوانی کنید و 5 سوال از متن درس در بیا ورید
قلم زنی :کندن نقش بر روی فلزات عین:مثل /مانند
از کوره در رفتن : کنایه از خشمگین شدن
طاقت:تاب و توان عمارت :ساختمان /بنا
پلکیدن :آ هسته و آرام حرکت کرن
هر هر خندیدن : پیوسته و بیهوده خندیدن
تو نخ چیزی رفتن : مشغول و متمرکز در کاری شدن
کلافه شدن : سخت ناراحت شدن
قراضه : خراب / کهنه و فرسوده حوصله : صبر /تاب و تحمل
از زبان افتادن : کنایه از خسته شدن از پر حرفی /به کنایه نتوانستم حر ف بزنم
توذوق کسی زدن:مایوس و ناامید کردن کسی
بار و بندیل : اسباب و اساس
ناشتایی : صبحانه عازم :قصد کننده تک ودو : تلاش و تکاپو
شوفر:راننده ی اتو مبیل در زبان فرانسه
پوز خند:خنده ای به قصد تمسخر بیتوته :شب در جایی ماندن
پر پر زدن دل :کنایه از نهایت اضطراب و بی تابی
او قات تلخی : تند خویی دیزی : دیگ / آبگوشت
رونق : رواج
مناره :ستونی بلند در مسجد که در آ> اذان میگویند
آهان : بلی/ آری کار دست کسی دادن : برای کسی مشکل درست کردن
علاف: بی کار و سر در گم عازم : رهسپار
گو شزد نمودن : یاد آوری کردن / تذکر دادن زیز بار رفتن : کنایه از پذیرفتن مسو لیت لب و لو چه تو هم رفتن :کنایه از اخم کردن / غمگین شدن
یک سطل آب سر کسی ریختن :کنایه از کسی را ما یوس و نا امید کردن
درس هشتم نصیحت امام:( ره )
بیزاری:تنفر/بی میلی
قرائت:خواندن
ترقی :پیشرفت /برتری یافتن تعالی:بالارفتن
علامه:بسیاردانا/بسیاردانشمند
نشاط:شادمانی صید:شکار شیفته:عاشق
وجد:خوشی بسیار/ذوق نصیب:قسمت اخلاص:پاکی عقیده
عطاکردن:بخشیدن کسالت:بیماری عطش:تشنگی
دار الشفا :خانه ی تن درستی حجره:اتاق
ضریح:سازهای که از چوب یا فلزبرسرمقبرهی امامانوبزرگان دین سازند
گشت و گذار :تفریح وگردش
نورچشمان:عزیزان
درس نهم : کلاس ادبیات
چشم دوختن : کنایه از نگاه کردن جاذبه : گیرایی/جذابیت
دستپاچگی:عجله/شتاب زدگی جرئت:شجاعت
لحن:آهنگ مندیش:نیندیش /مخفف میندیش
پاسی:قسمتی یابخشی از زمان /پاسی ازشب:قسمتی ازشب
مردم چشم:مردمک چشم تحسین:آفرین گفتن
نوابغ:جمع نابغه باهوش و زیرک خرد:کوچک
نظیر :همانند فراغت :آسودگی پروا:ترس
تلاوت:خواندن قران درک:فهمیدن ودریافتن
معانی:جمع معنی
چمیدن: به ناز راه رفتن زنده دلان :هوشیاران /دل آگاهان
روحیه دادن :کنایه از امیدواری وشجاعت ایجاد کردن
بی نظیر:بی مانند /بی همتا
واردات :کلاهایی که از خارج کشور به کشور اورده میشود
آراسته :زیبا و مرتب شده
ملک وجود :هستی و وجود به سرزمین وملک تشبیه شده است( اضافه تشبیهی )
لبریز:پرو انباشته
چشم از جهان فرو بست :کنایه از فوت کرد
معظم:بزرگوار
پژوهشگر:جست وجو گر
نوید: مژده
صالح:درستکار
شعر خوانی گل و گل
محفل : مجلس
عجوز : سال خورده
پاره دوز : تعمیر کار کفش
محبوب : دوست
حریر : نوعی پارچه نرم
مشک : ماده خوشبو که در زیر پوست شکم آهوی نر به دست می آید .
عبیر:ماده ای خوشبو از ترکیب مشک و گلاب و زعفران
دلا ویز :خوب و پسندیده و دلنشین
درس دهم :
عهد و پیمان
عهد : پیمان
رشته دوستی را قطع نمی کرد :کنایه از ادامه دادن دوستی است .
دوستی به رشته تشبیه شده است
پا ی بند :آن که خود را موظف به انجام امری می داند.
توصیه : سفارش
موظف : وظیفه ای که هر کس به عهده دارد.
مکث : ایستادن
حرم مطهر : حرم پاک
صلاح : درستی
هجوم : حمله
کهن سال : قدیمی
صحن : میدان
متواضع : فروتن
عشق به مردم :
رئیس جمهور وقت : رئیس جمهور آن زمان
مطهر :پاک و مقدس
صحن :میدان /حیاط
موج جمعیت :جمعیت بسیار زیاد / جمعیت به موج تشبیه شده است
وضع :حالت / وضیعیت
رفتار بهشتی
معین : مقرر/ تعیین شده
خصلت :ویژ گی / خوی
گرمای محبت
امان :ایمن / آسوده
عیبی :اشکال / ایراد
تحمل : شکیبایی / بردباری کردن
عابران : رهگذران
انگار : گویا / به نظر
برق خوشحالی : خوش حالی به برق تشبیه شده است / یعنی درخشندگی خوشحالی و شادی
واژ ه نامه روان خوانی برای پیدا کردن معانی بیشتری از لغات میتوانید از واژه یابی که لینک کردم استفاده کنید .
مهد:گهواره/
رصد خانه :جایی کهخ ستارگان و وضعیت حرکت آنها را بررسی می کنند
مکاتبه :نامه نگاری
تعلم : یاد گرفتن
بر افروخته :روشن
پر خوف :ترسناک
ادیب : نویسنده / سخندان
نجوم : ستاره شناسی
لایق: شایسته
مباحثه :بحث دوطرفه
ناکام : به هدف نرسیده
رونق :رواج
بحث: گفت وگو
تالیف :جمع آوری کردن
طالبان : طلب کنندگان
عالی قدر :بلند مرتبه
فقیه : دانشمند
ظهور :آشکار شدن
رفع:برطرف کردن
طبیب :پزشک
مناظره : گفت و گوی دو طرفه
تحصیل :کسب کردن
تاسیس : بنیان نهادن
احیا : زنده کردن
معانی لغات در س یازدهم
سلمان منا اهل البیت :سلمان از خاندان من است .
پیکر :بدنه
ثمر :نتیجه
حاصل شد : به دست آمد
پیشوا و مقتدا :رهبر
ادبا:جمع ادیب /نویسنده
اعم از :شامل
به نحو احسن:به شکل نیکو
ملل : جمع ملت
مظاهر :نشانه ها
آیین :راه و روش
تکلم :گفت و گو
شایان:سزاوار
متعلق : وابسته
ذوق: شوق /علاقه
استعداد:توانایی
لغات شعر خوانی
رهاند : آزاد کند
رستگاری :سعادتمندی
بوی :باشی
گیتی : جهان
بر کردگار : نزد خدا
سرای : خانه / دنیا
نبی : پیامبر
وصی :جانشین
لغات درس دوازدهم :
اسوه : نمونه
رافت :مهربانی
جمال :زیبایی
دادخواهی :گرفتن حق / عدالت خواهی
سیما : چهره
ظلال:سایه
آل :خانواده
متفکر : کسی که فکر می کند
عطو فت : مهربانی
بانگ :صدا
حد لزوم :اندازه ی ضروری
محزون : غمگین
اعتدال :میانه روی
حریم : مرز
عیادت : دیدار
لغات حکایت :
حکیم : دانشمند
جانان پدر :عزیزان پدر
ملک:سرزمین
سیم: نقره
قدر بیند:ارزش واحترام بیند
چشمه ی زاینده :چشمه ی جوشان
دولت پاینده :سعادت همیشگی
صدر : بالا
زر: طلا
خواجه : آقا
لقمه چیدن :کنایه از گدایی کردن
به تفاریق : اندک اندک
به محل :در معرض
هنر : مهارت / برتری
درس سیزدهم
ازادی خواه :دوستدار آزادی
یک صدا : متحد
سلام الله علیها : سلام خدا بر او باد
کوره راه :راه باریک و دور افتاده
سرفراز :سربلند
مزدوران : کسانی که در برابر پول به بیگانگان و دشمنان کمک می کنند
خان : لقب مالکان زمین
نا جوان مردانه :غیر اخلاقی و ناپسند
از پا در آمد :نابود شد
دلاور:دلیر
مکتب خانه : جایی که کودکان به شیوه ی سنتی آموزش می دیدند
ختم :پایان
حوزه علمیه :مرکز آموزش علوم دینی
تاسیس:به وجود آوردن
فروتن : کسی که در رفتارش غرور نباشد
خوش بیانی :دلنشینی کلام
جذاب : دوست داشتنی
اعتقاد: باور داشتن چیزی
تاثیر: اثر گذاشتن بر چیزی
علما:دانشمندان
مرجعیت:رهبری
نهضت: :جنبش /حرکت
تظاهرات:راهپیمایی
تبعید:دور کردن یابیرون کردن کسی از شهر ویا کشورش
طرز:شیوه /روش
مرموز:مشکوک/نامعلوم
تالیف: نوشتن
استعمارگر : کشوری قوی که کشور ضعیف را به بهانه آباد کردن اشغال میکند
برافراشته : بلند کرده
ممنوع: منع شده
ناگزیز: ناچار فعال:کوشا
اعتصاب:دست از کار کشیدن
استقبال: پیشواز
نظام:سیستم/دستگاه حکومتی
واژگون:سرنگون / به هم ریخته
پایه گذاری :به وجود آوردن
محبوب: دوست داشتنی
میراث: آن چه از گذشتگان باقی مانده است .
توجه به نكات زير ،در ارزش يابی درس املا ضروری است
به نام پروردگار
درود بر همه ی همكاران گرامی دوره ی ابتدايی و متوسطه ی يك و دو
با توجه به پرسش های پيوسته ، لازم است در هنگام تصحيح برگه های املای دانش آموزان عزيز ، به چند نكته ی زير توجه فرمايند:
1- تشديد ، در املا نمره ندارد.
با توجه به اين كه بود و نبود تشديد در شكل املايی كلمات در فارسی تاثيري ندارد ؛بنابراين تشديد ارزش املايی ندارد و همكاران گرامی نبايد نمره ای به آن اختصاص دهند و يا نمره ای به خاطر ننوشتن آن از دانش آموز كم كنند .
2- جدا يا پيوسته نويسی ، نمره ندارد .
جدانويسی و پيوسته نويسی كلمات مركب ،سليقه ی رسم الخطی است . هر دوشكل نوشتاری اين گونه واژه ها( كتابخانه / كتاب خانه) از نظر ما درست است و نبايد برای اين تفاوت نوشتاری نمره ای از دانش آموز كم گردد .
3- كاربرد نشانه ی كسره ی اضافه ی كوچک يا بزرگ يكسان است .
نوشتن كلماتي كه در تركيب آن ها از كسره ی اضافه ی استفاده شده ، كوچك يا بزرگ نوشتن اين نشانه ( لانه ی بلبل / لانهء ) ، تفاوتي ندارد و نبايد نمره كم كرد.
گروه زبان و ادب فارسی
دفتر تاليف كتاب های درسی
http://s5.picofile.com/file/8152234042/k...3.pdf.html
http://s5.picofile.com/file/8152234218/k...i.pdf.html