املاي فارسي يكي از مهم ترين و اصلي ترين درس هاي دوره ي ابتدايي است كه در كسب مهارت در اركان ديگر زبان آموزي مؤثر است .، آشنا بودن معلم به ويژگي ها و روش هاي تدريس اين درس مي تواند در فرآيند آموزش آن كارآمد و اثر بخش باشد هدف كلي در آموزش املاي فارسي “ نوشتن درست صورت كلمات و جملات ” ؛ يعني ، املاي صحيح كلمات است .
پدیده ای به نام معلم آزاری
خوشتر می داشتم تا از زیبایی های ارتباط بین دانش آموزان و معلمان بگویم از لحظه های نابی که فقط در مدرسه و کلاس درس اتفاق می افتد لحظه های نابی که فقط معلمان می توانند آن را درک کنند .لحظه های خوب تعلیم و تربیت که هیچ چیز بالاتر از آن نیست، لحظه هایی که دانش آموز عاشقانه معلم اش رامی بیند .هنگامی که صبح پایت به مدرسه نرسیده درمورد مرتب بودن لباست و اینکه چه رنگی به شما می آید و امروز حالتان خوب است یا نه صحبت می کنند و . . . اما می خواهم در مورد مفهومی بنویسم که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. معلم آزاری بله این واژه شبیه مردم آزاری و کودک آزاری است. در سالهای نه چندان دور معلمان با اقتدار کلاس درس را اداره می کردند و کمتر دانش آموزی به خود جرات می داد به معلم اش که حکم پدر ، مادر و الگوی بی بدیلش را داشت توهین کند .اما حکایت این روزهای کلاسها تفاوتی عمیق دارد با آنچه در سالهای گذشته در کلاس های درس می گذشت. تنبیه دانش آموز به عنوان خط قرمز محسوب می شود، کمتر معلمی از تنبیه چه کلامی چه بدنی استفاده می کند.و این ممنوعیت برای همه دانش آموزان محرز و مشخص است .آنها به خوبی می دانند که معلم حق تنبیه و توهین به دانش آموز را ندارد. و گاهی که این اتفاق رخ می دهد رسانه ها و خبر گزاری ها صدایشان گوش فلک را کر می کند.اما در مقابل رسانه ها و قوانین در خصوص توهین دانش آموزان به معلمان سکوت می کنند و حقوق معلم در این مواقع محلی از اعراب ندارد. آقای کشاورز دبیر شیمی پیش دانشگاهی فوق لیسانس از دانشگاه خواجه نصیر دبیر بنام و مسلط این درس می گوید در هر کلاس سه چهار دانش آموز بی انگیزه تمام تلاش شان در طول کلاس این است که بحث درس از مسیر خارج شود آنها معمولا سرفه های خاص می کنند صدا های خاصی درمی آورند و گاهی چیز هایی را به طرف تخته سیاه پرت می کنند. این حرکات مربوط به این سالها نیست ، درگذشته هم دانش آموزان شیطنت هایی را انجام می دادند ،شیطنت هایی که گاه باعث نشاط و شادابی کلاس و معلم می شد. اما آنچه این روزها اتفاق می افتد تلاش آگاهانه و عمدی تعدادی از دانش آموزان جهت آزار معلمان است. آنها نقشه می کشند تا به اصطلاح معلم را ضایع کنند بی خجالت و ترس و در این راه از تمام هوش و خلاقیت خود استفاده می کنند. شاید عجیب تر این باشد که این کار در کلاس های دروس جدی و معلمان حرفه ای هم اتفاق می افتد .معلمان حساس تر و با روحیه لطیف معلمی پس از مدتی انگیزه خود را از دست می دهند . در بسیاری از مدارس نمره دانش آموز که باعث نظم دانش آموز می شد هم از معلمان گرفته شده است مدیران فشار می آورند تا درصد قبولی های کاذب را بالا ببرند و آنچه می توانست حربه ای جهت نظم و انظباط شود اثر خود را از دست می دهد . شما درس ات رو بده آقا این جمله را بعضی از معلمان هم از مدیر هم از همکاران خود و گاهی از دانش آموزان شنیده اند .یعنی اینکه معلم جز درس مورد نظر کار دیگری نباید انجام دهد . معلم ریاضی درمورد ادبیات وحشتناکی که بین دانش آموزان ردوبدل می شود ناشنوا می ماند و عکس العملی نشان نمی دهد. معلم حق تذکر به دانش آموزی که در کلاس درس می خوابد را ندارد .در کل آنچه امروز در کلاسهای درس اتفاق می افتد تسلط دانش آموزان بر کلاس درس و معلمی است که خلع سلاح شده است .معلم کم کم به نقطه ای می رسد که فقط درسش را بدهد و از کلاس خارج شود. در جلسه انجمن اولیاء و مربیان پدران و مادران یا همان دانش آموزان سالهای دور که امروز فرزندان شان در مدرسه تلاش کافی ندارند از سهل انگاری و سخت نگرفتن مدرسه گلایه دارند .پاسخ روشن است .در سالهای دور که دانش آموزان تنبیه می شدند ترکه می خوردند و خلاصه چوب معلم گل بود . برای معلم کسب علم و انضباط و رعایت اخلاق دانش آموز مهم بود حتی مهم تر از آسایش و راحتی دانش آموز و البته خودش. اما امروز برای معلم مهم نیست که دانش آموز درس بخواند یا نه . تلاش بکند یا نه معلم درسش را می دهد و می رود. جالب است بدانیم که مدارس بنام و موفق مدارسی اند که به شیوه سنتی و سختگیرانه اداره می شوند .در این مدارس محصلان دائم و با اجبار باید درس پس بدهند.منظم و مسئولیت پذیر باشند آنها در می یابند در این مدارس حتی لباسی که می پوشند و نوع ادبیاتی که به کار می برند باید بر پایه تعریف مشخصی از یک دانش آموز ترازمدرسه باشد . در صورت تخطی به راحتی دانش آموز اخراج می شود. دبیرستان دخترانه ای در شهرک غرب نمرات مستمر دانش آموزان از نمرات امتحانات نهایی پایین تر بود .اتفاقی نادر در مدارس غیر انتفاعی یعنی استاندارد مدرسه بالاتر از استاندارد ملی است.در این مدرسه همه امکانات آموزشی محیاست .نظم و مقررات مدرسه نه تنها برای دانش آموز که برای اولیاء هم اجباری است . معمولا سالی چند المپیادی و رتبه تک رقمی در کنکور دارند. چیزی به نام معلم آزاری وجود ندارد معلم مقتدر است آنچنان که تلاش دانش آموزان برای استاندارد معلم بیش از نمرات نهایی است. آقای رحیمی که معلم شوخ طبعی است وقتی می خواست در دبیرستانی در جوادیه به کلاس برود از کلاس به عنوان کوره آدم سوزی یاد می کرد .کوره ای که در آن حیثیت انسانی و شخصیت کسی که معلمی را پیشه خود ساخته است به بازی گرفته می شود. خانم رضایی می گفت من از سالهای دوم سوم خدمتم یاد گرفتم که پشت به دانش آموز نباشم و کمتر روبه تخته سیاه چیزی بنویسم چون وقتی لحظه ای غفلت کنی ممکن است هر چیزی به سمت تخته بیاید ویا هر صدایی را بشنوی. آیین نامه انظباطی برای دانش آموز خاطی جریمه هایی همچون تذکر شفاهی و کتبی تعویض کلاس یا درنهایت تغییر مدرسه را در نظر می گیرد که کمتر در طول سال اتفاق می افتد. در واقع ما در مدارس نه تنها منشور حقوق دانش آموز را آموزش نمی دهیم در مورد تخلفات دانش آموز و توهین های دانش آموزان در کلاس درس مقررات روشنی نداریم . قابل توجه اینکه در آیین نامه انضباطی دانش آموزان در انگلیس حتی حکم جلب دانش آموز را به مدرسه می دهد و در مورد توهین اولیا دانش آموزان به معلمان هم مقررات سختگیرانه ای وجود دارد . نظام حقوقی مدرسه چه در مورد حقوق دانش آموز و چه در مورد حقوق معلم در کلاس درس ، قدیمی ،کلیشه ای و فاقد کارایی است این نظامنامه نیازمند بازنگری مجدانه است .تا معلم مجالی یابد برای اینکه انسان بسازد تا دانش آموز ارزش های انسانی اش پرورش یابد . بر گرفته از وبسایت فرهنگیان نیوز
|
قلب کشور بزرگ مستقلی است در طرف چپ قارّه سینه انسان !
قلب، محدود است از طرف شمال به دریای محبّت و از طرف جنوب به کشور غم، از طرف مشرق به دریاچه دوستی و از طرف مغرب به صحرای عاطفه !
پایتخت قلب، "عشق آباد" است که شهری است بزرگ، پرجمعیت و آباد !
ایالات عمده آن چهار است: محبّت، نفرت، احساس و امیال !
شهرهای بزرگ و مهمّ قلب عبارتند از : مودّت، خصومت،...
بقیه متن را در ادامه مطلب بخوانید.
گروه بندی مسابقات جام جهانی 2014 به شرح زیر است:
گروه A: برزیل، کامرون، مکزیک، کرواسی
گروه B: اسپانیا، شیلی، استرالیا، هلند
گروه C: کلمبیا، ساحلعاج، ژاپن، یونان
گروه D: اروگوئه، ایتالیا، کاستاریکا، انگلیس
گروه E: سوئیس، اکوادور، هندوراس، فرانسه
گروه F: آرژانتین، نیجریه، ایران، بوسنی
گروه G: آلمان، غنا، آمریکا، پرتغال
گروه H: بلژیک، الجزایر، کرهجنوبی، روسی
|
||
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی
نامیده می شوند حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال یک ماه جشن
می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم این جشن را نمی دیدند) به
همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف
مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی
بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی.
|
فعالیتهای نوشتاری کتاب فارسی هفتم | |
جهت استفاده دانش آموزان عزیز و همکاران بزرگوار(دانلود نمایید) |
|
فایل ضمیمه | |
گواهی عقل به دشوار بودن خودسازی پس از دورهی جوانی و سهل بودن آن در دورهی نوجوانی و جوانی، از آن روست که خودسازی متوقف بر شناخت، ایمان و عمل است. آموختن در سنین پائینتر زمینه و بستر بیشتری دارد ضمن اینکه ایمان در قلب سالم وارد میشود و قلب نوجوان و جوان سالم تر و به فطرت اوّلیه خود نزدیکتر است، عمل نیز برای تبدیل شدن به ملکهای نفسانی و عادتی صحیح، نیازمند تکرار و تمرین است و یافتن مهارت عملی در دوران بعد از جوانی به آسانی تحصیل نمیشود.
از پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده است:
«من تعلم فی شبابه کان بمنزلة الرسم فی الحجر و من تعلم و هو کبیر کان بمنزلة الکتاب علی وجه الماء.
کسی که در جوانی بیاموزد علم او همچون نقش بر سنگ ماندگار است و کسی که در حال پیری بیاموزد علم او همچون نوشته بر آب است.
این روایت بیان میکند که کسب معارف در جوانی آسانتر و ماندگارتر است. همچنین از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده است:
«اوصیکم بالشبان خیراً فانهم ارق افئدة، ان الله بعثنی بشیراً و نذیراً فحالفنی الشبان فخالفنی الشیوخ»
( شما را به نیکی دربارهی جوانان سفارش میکنم، زیرا قلب نرمتری دارند، خداوند مرا به پیامبری
برانگیخت تا مردم را نوید دهم و انذار کنم و پس از آن، جوانان با من پیمان بستند ولی پیران با من
مخالفت کردند)
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نامهای خطاب به فرزند خود میفرماید: «انما قلب الحدیث کالارض
الخالیه ما القی فیها من شیء قبلته. فبادرتک بالأدب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لُبّک»
(دل جوان همچون زمین ناکشته است، هر چه در آن کشت کنند بپذیرد، پس تو را ادب آموختم پیش از
آنکه دلت سخت شود و خردت سرگرم چیزهائی دیگر شود.)
امام علی (علیهالسلام) در این نامه پذیرندگی و صفائی دل جوان و آمادگی عقل او را مورد توجّه قرار
داده و اقدام به تربیت را در این سنین مؤثر میداند.
هر روز زین خراب غم آباد می روند جمعی که هفته ی دگر از یاد می روند
این زندگی ، حلال کسانی که همچو سرو آزاد زیست کرده و آزاد می روند
علی اکبر گلشن آزادی( تخلص گلشن )
در سال ۱۲۸۰ شمسی در شهرستان تربت حیدریه - خراسان رضوی متولد شد.در مشهد درگذشت و آرامگاه او در خواجه ربیع مشهد می باشد.آثارش : گلشن آزادی ، گلشن ادب - داستان ها از باستان ها -در تهران چه دیدم و چه شنیدم- مثنوی شاهان وارونه بخت ، مثنوی گلشن شوق ، صد سال شعر خراسان.
این زندگی حلال کسانی که...دارای آرایه های تشبیه - تشخیص - تکرار و تضاد یا طباق و مراعات نظیر ، می باشد.
درون مایه ی بیت : (آزاد زیستن و آزادگی و وارستگی از تعلقات مادی )
ارتباط معانی ( قرابت معنایی ) :
آزادگان همچون سرو هستند که رو به خورشید قد می کشند و ایستاده می میرند.
زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد ( حافظ )
ندارد ریشه در خاک تعلق سرو آزادم دلی آماده ی پرواز چون برگ خزان دارم ( صائب )
دل آزاد من گرد تعلق ، هیهات بارها ، سیل تهیدست از این خانه گذشت ( صائب )
به سرو گفت کسی ، میوه ای نمی آری جواب داد که آزادگان تهیدست اند
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است ( حافظ )
بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر
آسوده زهرچه نیست می باید بود وآزاده زهرچه هست می باید بود
دل چو آزاد از تعلق شد منور می شود قطره ای کز موج ، دامن چید گوهر می شود( بیدل )
تاحکایت دعای مادر