شمیم ادب
علمی،آموزشی،فرهنگی،اجتماعی

 

سرزمين مقدس

فلسطين به لحاظ مقام و موقع مذهبى خاصى كه در ميان مسلمانان و مسيحيان و يهوديان داشته و دارد، به‏عنوان سرزمينى مقدّس مطرح شده و همواره در ميان پيروان اين اديان از اهميّت ويژه‏اى برخوردار بوده است. هيچ مسأله‏اى در جهان اسلام و در بين پيروان ديگر اديان، اهميتى به اندازه مسأله فلسطين نيافته است. اهميّت ويژه فلسطين در ميان مسلمانان، بيشتر به لحاظ وجود امكنه‏ى مقدّسه در آن سرزمين است. از آن جمله مى‏توان به شهر ايليا اشاره كرد كه پس از فتح فلسطين به همّت مسلمانان، بيت‏المقدس نامگذارى شده است.
بيت‏المقدس يا قدس شريف، سرزمينى است كه در بين سه دين از اديان بزرگ معاصر يعنى اسلام، مسيحيت و يهوديت كه داراى پيروان كلان در جهان هستند، اهميت بسيار زيادى دارد و مقدس شمرده مى‏شود. ويژگى كه براى بيت‏المقدس به لحاظ دينى مى‏توان برشمرد اين است كه هيچ نقطه‏اى در جهان از لحاظ تقدس مثل قدس نمى‏باشد حتى جايى مانند مكه يا مدينه، على‏رغم همه تقدس و اهميتى كه دارند، باز تنها در نزد پيروان يك دين )اسلام( محترم شمرده مى‏شود. در حالى كه قدس براى هر سه دين بزرگ آسمانى داراى تقدس بوده و از اهميت طراز اول در نزد آنان برخوردار است. مطالبى كه در پى مى‏آيد به خوبى بيانگر تقدس اين سرزمين مى‏باشد.

برگزيده شدن نام مسجدالاقصى توسط خداوند

همان طور كه شهر بيت‏المقدس در طول تاريخ نام‏هاى متعددى مثل يبوس، يورشاليم - اورشليم، ايليا، بيت هميقداش، بيت‏المقدس، قدس و... داشته است، پرستشگاه، كهن و مهم آن نيز كه اكنون نزد ما مسلمانان حرم شريف و مسجدالاقصى ناميده مى‏شود، در طول تاريخ نام‏هايى مثل هيكل حضرت سليمان و... داشته است.
از آن جا كه اين پرستشگاه را حضرت داوود و حضرت سليمان به فرمان خداوند بنيان نهادند تا موحدان در آن جا به عبادت خداوند بپردازند، مسلمانان نيز مثل همه‏ى موحدان تاريخ به آن توجه داشتند. به همين دليل، ابتدا به سوى آن نماز بر پا مى‏كردند.
نام »مسجدالاقصى« را نخستين بار خداوند بزرگ بر اين مكان مقدس و پرستشگاه كهن تاريخ نهاد.
خداوند تبارك و تعالى در آيه‏ى اول سوره‏ى اسراء كه موضوع معراج حضرت رسول اكرم)ص( را مطرح كرده است، چنين مى‏فرمايد:

سبحان الذى اسرى بعبده ليلاً من‏المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذى باركنا حوله لنريه من آياتنا انه هوالسميع البصير.
پاك و منزه است خدايى كه در مبارك شبى بنده خود )حضرت محمد)ص(( را از مسجد الحرام به مسجد الاقصايى كه پيرامونش را )به حضور و قدوم خاصان( مبارك ساخت، سير داد تا آيات خدا را به او بنماياند. به درستى كه خداوند شنوا و بيناست.

پيامبران در بيت‏المقدس

اگر تاريخ پيامبران، مورد مطالعه و بررسى قرار گيرد تقدس شهر بيت‏المقدس بيشتر روشن مى‏شود.

حضرت ابراهيم)ع(
هنگامى كه حضرت ابراهيم)ع( در جريان مهاجرت خود، از مصر به فلسطين بازگشت به دستور خداوند در شهر قدس كه در آن زمان يُبُوس نام داشت و به شهر صلح و آرامش )يورشاليم( مشهور شده بود، اقامت كرد. آن حضرت پس از مدتى، به دستور خداوند، قربانگاه و مكان مقدسى در اين شهر به‏وجود آورد و آن را بيت‏الله نام نهاد. اين مكان مقدس، بعدها به بيت‏المقدس مشهور شد.
در حقيقت، با ساخته شدن قربانگاه، نخستين قدم براى ايجاد تقدس در شهر بيت‏المقدس برداشته شد و پيامبر بزرگ خدا به دستور خداوند، روح پاكى و تقدس را به اين شهر دميد.

حضرت موسى)ع(
پس از آن كه حضرت ابراهيم)ع( در فلسطين درگذشت، فرزندان و نوادگان آن حضرت )حضرت يعقوب و فرزندانش( كه رهبرى عبرانى‏ها را عهده‏دار بودند به مصر رفتند اما حضرت موسى)ع( كه به تازگى ظهور كرده بود، تصميم گرفت عبرانى‏ها را به فلسطين بازگرداند. در آن زمان تبهكارى و سركشى‏هاى قوم بنى‏اسرائيل به اندازه‏اى افزايش يافت كه براى حضرت موسى)ع( غيرقابل تحمل شد. خداوند نيز به سبب همين نافرمانى‏هاى بنى‏اسرائيل، آن‏ها را چهل سال در بيابان‏ها سرگردان كرد و اجازه نداد به فلسطين بازگردند. اين وضع ادامه يافت تا آن‏كه عمر حضرت موسى به پايان رسيد. در شهر قدس بود كه خداوند تبارك و تعالى با حضرت موسى)ع( تكلم كرد و به اعتبار اين تكلم آن حضرت كليم‏الله محسوب مى‏شود.

حضرت داوود و حضرت سليمان)ع(
پس از آن‏كه حضرت داوود به پيامبرى برگزيده شد مأموريت يافت بنى‏اسرائيل را به راه راست هدايت كند. آن پيامبر خدا توانست تبهكارى و شرارت‏هاى بنى‏اسرائيل را تا حدّ زيادى مهار كرده و با فتح بيت‏المقدس و ساير مناطق فلسطين، تمدن جديدى را بنيان‏گذارى كند.
يكى از كارهايى كه حضرت داوود)ع( در جريان بنيان‏گذارى تمدن الهى انجام داد، ايجاد پرستشگاه و مكان مقدس )مسجد( در محل فعلى مسجدالاقصى است. به همين دليل، از اين پيامبر خدا نيز به عنوان يكى از بانيان شهر بيت‏المقدس نام برده شده است.
درباره‏ى تعمير شهر بيت‏المقدس و ايجاد مسجد )پرستشگاه( توسط حضرت داوود، حكايت زير هم نقل شده است:

پس از آن‏كه حضرت داوود)ع( بيت‏المقدس را فتح كرد، درباره تجديد بناى شهر و ايجاد مسجد، از طرف خداوند وحى شد كه به مكانى از اين شهر )بيت‏المقدس( كه فرشته‏اى با شمشير برهنه ايستاده است، نگاه كند و مسجد را در آن جا بسازد.
همگامى كه حضرت داوود)ع( نگاه كرد، يكى از فرشتگان خدا را بالاى سنگ مشاهده نمود. با مشاهده فرشته، حضرت داوود)ع( بدون درنگ به تجديد بناى شهر و بناى مسجد مشغول شد.(5)

گرچه حضرت داوود)ع( تعمير شهر بيت‏المقدس )قدس( و پرستشگاه بزرگ )مسجدالاقصى( آن جا را آغاز كرد ولى فرصت نيافت كار بزرگ خود را به ثمر برساند. هنگامى كه آن حضرت متوجه شد مرگ به او نزديك شده است به فرزندش سليمان چنين گفت:

اى سليمان! خداوند به من فرمان داده بود كه مسجد و خانه‏اى برايش در اين شهر )بيت‏المقدس( بنا كنم. با اين كه مقدمات كار را آغاز كرده‏ام، ولى گويا تقدير خداوند اين است كه من از اين جهان بروم و ادامه‏ى كار را به تو بسپارم. اكنون به تو كه بعد از من پيامبر و جانشين من خواهى شد، سفارش مى‏كنم كه در ساختن اين مسجد شكوهمند لحظه‏اى درنگ نكنى.(6)

پس از وفات حضرت داوود، پرستشگاهى كه بعدها مسجدالاقصى نام گرفت، با شكوه فراوانى توسط حضرت سليمان ساخته شد. شهر قدس نيز مقرّ سلطنت اين پيامبر الهى شد. بنابر اين حدود هشتاد سال حضرت داوود و حضرت سليمان)ع( در اين شهر حكومت تشكيل دادند.

حضرت عيسى)ع(
يكى از وقايع مهمى كه در دوره‏ى تسلط روميان در فلسطين اتفاق افتاد، تولد حضرت عيسى مسيح)ع( است. حضرت مسيح در روستاى بيت‏لحم نزديك قدس ديده به جهان گشود. با تولد حضرت مسيح)ع( فلسطين به‏ويژه شهر بيت‏المقدس دوران مهمى را آغاز كرد.
در حالى كه حضرت عيسى)ع( به پيامبرى برگزيده شده بود، از شهر ناصره به سوى بيت‏المقدس حركت كرد. در راه بيت‏المقدس، از حضرت عيسى معجزه‏هاى فراوانى به ظهور پيوست. برخى از معجزه‏هاى آن حضرت در اين سفر را چنين عنوان كرده‏اند:

شفا دادن بيمارى كه هيچ اميدى به بهبودى او نبود؛ زنده كرده شخص مرده؛ شفا دادن كسانى كه به بيمارى صرع و برص مبتلا بودند؛ غذا دادن به چهار هزار نفر با هفت قرص نان؛ راه رفتن روى آب؛ شفاى مردى كه دستش خشك شده بود؛ شفا دادن به افراد فلج و جزامى و... (7)

حضرت عيسى )ع( پس از ورود به بيت‏المقدس، بى‏درنگ به پرستشگاه بزرگ شهر )مسجدالاقصى رفت و در آن جا به تبليغ دين خدا و تعليم مردم مشغول شد. او در پرستشگاه شهر، هر روز مردم را با تعاليم الهى آشنا مى‏كرد و به آن‏ها اندرز مى‏داد.
بالاخره، باز ظهور حضرت عيسى)ع( و ورود ايشان به بيت‏المقدس، بار ديگر روح خدايى به اين شهر دميده شد و فصل تازه‏اى آغاز شد. در اين شهر بود كه حضرت عيسى)ع( از آن جا به اوج رفت.

حضرت محمد)ص(
بيت‏المقدس جايى است كه پيامبر اسلام حضرت محمد)ص( از آن جا به معراج رفت و يكى از معجزات خود را در آن جا تحقق بخشيد. اين حادثه يكى از مهم‏ترين وقايع مسجدالاقصى و شهر بيت‏المقدس در زمان رسول اكرم)ص( است. پيامبر گرامى اسلام در جريان معراج، ابتدا به آن سرزمين رفتند و سپس از آن جا به سير در آسمان‏ها پرداختند. در همين زمان بود كه رسول خدا در مسجدالاقصى براى پيامبران نماز برگزار كردند.
رسول اكرم)ص( واقعه‏ى بر پا كردن نماز در مسجدالاقصى و بيت‏المقدس را چنين تعريف مى‏كنند:

در همان حال كه با حضرت جبرئيل سير مى‏كرديم، ناگهان او مرا در جايى پايين آورد و گفت: »اى محمد! نماز بخوان«
در همين هنگام بار ديگر جبرئيل به من گفت: »آيا مى‏دانى جايى كه مى‏خواهى نماز بخوانى كجاست؟«
پس از آن كه به اين پرسش پاسخ منفى دادم، جبرئيل گفت: »اين جا، طور سينا است؛ همان جايى كه خدا با پيامبرش حضرت موسى سخن گفت.«
بار ديگر حركت كرديم و به سير خود ادامه داديم. خدا مى‏داند كه چه اندازه حركت كرده بوديم كه جبرئيل بار ديگر مرا پايين آورد و گفت: »اين جا نيز نماز بگزار.«
پس از آن كه نماز خواندم، جبرئيل به من گفت: »اى محمد! مى‏دانى كجا نماز مى‏خوانى؟«
پاسخ دادم: »نه؛ نمى‏دانم«
جبرئيل گفت: »اين جا بيت‏لحم است. بيت‏لحم محلى از بيت‏المقدس است كه عيسى بن مريم در آن جا متولد شده است.«
از بيت‏لحم به سوى بيت‏المقدس به راه افتاديم در آن جا بُراق(8) را به حلقه‏اى كه قبلاً انبيا مركب خود را به آن مى‏بستند، بستم و در حالى كه جبرئيل همراهم بود، وارد مسجدالاقصى شدم. در مسجدالاقصى حضرت ابراهيم، حضرت موسى و حضرت عيسى در ميان عده‏ى زيادى از پيامبران كه خدا مى‏داند، چه اندازه بودند، حضور داشتند. همه اين پيامبران به خاطر من در آن جا اجتماع كرده، آماده برگزارى نماز بودند. يقين داشتم كه جبرئيل جلوتر از همه خواهد ايستاد و نماز به امامت او برگزار خواهد شد؛ ولى بعد از آن كه صف نماز مرتب شد، جبرئيل بازوى مرا گرفت و به جلو برد تا براى آن جمع نماز برگزار كنم...(9) 

در احاديث و روايت‏ها نقل شده است: در ماجراى معراج، علاوه بر آن كه موضوع برگزارى نماز پيش آمد، جبرئيل به رسول خدا گزارش‏هايى در مورد اماكن مقدس بيت‏المقدس ارايه داد و ضمن نشان دادن محراب انبيا، ساير ويژگى‏هاى اين شهر و پرستشگاه آن را برشمرد.
پس از آن كه حضرت رسول اكرم)ص( از معراج بازگشت، اين واقعه مهم را براى مردم مكه بازگو كرد و در مورد بيت‏المقدس و مسجدالاقصى فرمود:

شب گذشته خداوند بزرگ مرا به بيت‏المقدس برد و آثار انبيا و سكونت‏گاه آنان را به من نشان داد و...

پس از معراج حضرت رسول اكرم)ص( به مسجدالاقصى، توجه مسلمانان به بيت‏المقدس و پرستشگاه آن )مسجدالاقصى( بيش از گذشته شد.
در آخرين روزهاى حيات مبارك پيامبر گرامى اسلام)ص( كه آن حضرت نمى‏توانست شاهد باشد كه شهر قدس و اماكن و جايگاه‏هاى مقدس آن كه ميراث انبياى بزرگ خدا و موحدان مخلص تاريخ است، در دست ستمگران و فرمانروايان فاسد باقى مانده و آن‏ها در اين شهر فساد كنند تصميم گرفت به يكى از آرزوهاى خويش جامه‏ى عمل بپوشاند و با اعزام سپاه به شام و فلسطين، اين مناطق، به‏ويژه شهر بيت‏المقدس را آزاد كند.
در پى اين تصميم، فرمان بسيج و تشكيل سپاه صادر شد و جوان هيجده ساله‏اى به نام اسامة بن زيد بن حارثه، به فرماندهى اين سپاه بزرگ انتخاب شد. وى بعد از اين فرمان آماده حركت شد. اما هنوز سپاه او حركت نكرده بود كه پيكى از مدينه به قرارگاه رسيد و اين خبر را آورد كه رسول خدا در حال بسيار سختى است و ممكن است از دنيا برود.
بدين ترتيب، رسول خدا در حالى رحلت كردند كه آخرين فرمان بسيج ايشان در مورد حركت به سوى شام و فلسطين و نجات بيت‏المقدس، عملى نشد.

قرآن مجيد

كتاب‏هاى آسمانى از قبيل تورات و قرآن كريم نيز بر روى تقدس اين سرزمين تأكيد داشته و به ابعادى از آن اشاره كرده‏اند. در قرآن مجيد آيات متعددى راجع به فلسطين آمده است، كه بيشتر درباره‏ى قوم بنى‏اسراييل در اين سرزمين است. در اين آيات، عمدتاً به فساد اين قوم در زمين و برترى‏جويى‏هاى يهوديان اشاره شده است. و مفسران نيز تفاسير گوناگونى بر آن‏ها نوشته‏اند، از جمله:

»ما به بنى اسراييل در كتاب )تورات( اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد و برترى‏جويى بزرگى خواهيد نمود. هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد، مردانى پيكارجو بر شما مى‏فرستيم تا سخت شما را در هم‏كوبند و حتى براى تسلط بر شما خانه‏ها را جست و جو كنند و اين وعده البته قطعى است. سپس شما را بر آن‏ها چيره مى‏كنيم و اموال و فرزندانتان را افزون خواهيم كرد، و افراد شما را بيشتر )از دشمن( قرار خواهيم داد. اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مى‏كنيد، و اگر بدى كنيد، باز هم به خود مى‏كنيد. و هنگامى كه وعده‏ى دوّم فرا رسد )آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت( آثار غم و اندوه در چهره‏هاى شما ظاهرمى‏شود، و )آن‏ها( داخل مسجد )اقصى( مى‏شوند، همان‏گونه كه بار اوّل وارد شدند، و البتّه آن چه در زير سلطه خود مى‏گيرند، در هم مى‏كوبند.«(10)

در آيات فوق، از دو انحراف اجتماعى بنى‏اسراييل، كه منجر به فساد و برترى‏جويى مى‏شود، سخن به ميان آمده است. به دنبال هر يك از اين دو، خداوند مردانى نيرومند و پيكارجو بر آن‏ها مسلط مى‏كند تا آنان را سخت مجازات كنند و به كيفر اعمالشان برسانند. همچنين، بيانگر اين است كه تاريخ بنى‏اسراييل در فلسطين فراز و نشيب بسيار دارد. 
افزون بر آيات پيش گفته، در قرآن مجيد تعابير گوناگونى درباره‏ى سرزمين فلسطين آمده است، كه عبارت‏اند از:

الف. سرزمين مبارك:

»سبحان الذى اسرى بعبده ليلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذى باركنا حوله(11) ...»:
»پاك و منزه است خداوندى كه بنده‏ى خود - محمد )ص( - را شبانه از مسجدالحرام به مسجد اقصى كه پيرامونش را به قدم خاصان خود مبارك و پر نعمت كرد، سير داد تا آيات و اسرار غيب خود را به او بنمايد.«

»ونجيناه و لوطا الى الارض التى باركنا فيها للعالمين.«(12):
»ما ابراهيم و لوط - برادرزاده‏اش را، از شر نمروديان رهانيديم و به سرزمين شام كه ما براى جهانيان قرار داديم، فرستاديم.«
در تفاسير آمده است كه »الارض التى...« درباره بلاد شام است. يعنى آن چه از زمين كم شود، به شام افزوده و آن چه از شام كم شود، به فلسطين افزوده شود. گفته مى‏شود كه فلسطين سرزمين محشر و منشر است.

ب. سرزمين مقدس:

»يا قوم ادخلوا الارض المقدسه التى كتب الله لكم(13).»:
»اى قوم وارد سرزمين مقدس شويد كه خداوند براى شما مقرر گردانيد.«

بنابر نظر بسيارى از مفسران، الارض المقدسه همان بيت‏المقدس و روستاهاى اطراف آن است.

ج. جايگاهى نزديك:

»واستمع يوم يناد المناد من مكان قريب.«(14):
»آن گاه كه منادى از جايگاهى نزديك - نزديك‏ترين اماكن - ندا سر مى‏دهد، گوش فرا ده.«

بنابر نظر مفسران، مكان قريب همان صخره‏ى بيت‏المقدس است. به اين دليل كه 18 ميل از ديگر اماكن به آسمان نزديكتر است.

احاديث و روايات اسلامى
از احاديث متعددى كه از پيامبر گرامى اسلام )ص( در خصوص فضايل بيت‏المقدس نقل شده، اهميت اين سرزمين مقدس بيشتر روشن مى‏شود.
پيامبر گرامى فرموده است:

»لا تشد الرجال الا الى ثلاثه مساجد، مسجدى و المسجد الحرام و مسجدالاقصى.«:
»جز به سوى سه مسجد حركت نكنيد - بار سفر نبنديد - مسجد من و مسجدالحرام و مسجد اقصى.«

در اين زمينه، از ابوذر غفارى نقل شده است كه گفت:

»گفتم اى رسول خدا اوّلين مسجدى كه بر زمين پى نهاده شد كدام است؟«
فرمود: »مسجد الحرام.« گفتم: »پس از آن كدام مسجد است؟«
فرمود: »مسجدالاقصى.«

عبدالله بن سلام از پيامبر سؤال مى‏كند كه وسط دنيا كجاست؟ پيامبر مى‏فرمايد: »بيت‏المقدس.« وقتى علت را مى‏پرسد، پيامبر مى‏فرمايد: »چون حشر و نشر و صراط و ميزان در آن جا بر پا مى‏شود.«
از پيامبر گرامى اسلام )ص( سؤال شد كه آدم)ع( در چه سرزمينى خلق شد؟ فرمود: »سر و صورت آدم)ع( در كعبه و بدن او در بيت‏المقدس.«
پيامبر اسلام )ص( فرمود:

»چهار شهر بهشتى هستند: 1. مكه، 2. مدينه، 3. بيت‏المقدس، 4. منصوره )كه بين سيحون و جيحون واقع است(.«

از اقوال و روايات پيامبر گرامى اسلام )ص( درباره بيت‏المقدس چنين بر مى‏آيد كه اين سرزمين مقدس از ابعاد گوناگون مورد تأكيد اسلام و پيامبر - صلوات الله عليه - بوده است:
1. يك ركعت نماز در بيت‏المقدس به منزله‏ى هزار ركعت است و موجب آمرزش گناهان مى‏شود.
2. سكونت در آن مهم است.
3. بيت‏المقدس سرزمينى است كه با مقاومت و برپايى حشر و نشر و پل صراط و ميزان ارتباط دارد.
4. خلقت آدم)ع( به تقدس و مباركى سرزمين بيت‏المقدس افزوده است.
5. بيت‏المقدس شهر بهشتى است، و از همين شهر پيامبر )ص( به معراج رفته است.

بيت المقدس پس از رحلت رسول گرامى اسلام)ص(

پس از رحلت رسول اكرم)ص(، مسايل و مشكلاتى در جامعه‏ى اسلامى پيش آمد كه موضوع عزيمت سپاه اسلام به سوى شام و فلسطين تا مدت‏ها به فراموشى سپرده شد.
در سال سيزدهم هجرى بار ديگر مسلمان‏ها فرصت يافتند و به منظور آزاد كردن شام، فلسطين، بيت‏المقدس، با نبرد رومى‏ها، عازم مرزهاى شمالى شوند. مسلمانان با نبردهاى پى در پى، شهرهاى شام و فلسطين را يكى پس از ديگرى از دست رومى‏ها گرفتند و سرانجام به بيت‏المقدس رسيدند و اين شهر را در سال پانزدهم هجرى قمرى آزاد كردند. سپس مردم در اين شهر زندگى پر نشاط و صلح‏آميزى را آغاز كردند.
در آن زمان كه شهر بيت‏المقدس توسط مسلمانان آزاد شد، اين شهر به همان نامى كه رومى‏ها بر آن نهاده بودند، شهرت داشت؛ اما مسلمانان نام شهر را از ايليا به بيت‏المقدس تغيير دادند.
با حضور مسلمانان در بيت‏المقدس، دوره‏ى عمران و آبادانى اين شهر آغاز شد و مسلمانان طى چند قرن ضمن آن كه صلح و آرامش را در اين شهر برقرار كردند، اماكن زيبا و مساجد بسيار شكوهمندى را بنيان نهادند و بيت‏المقدس را از هر نظر توسعه دادند. اين روند توسعه سبب شد كه بيت‏المقدس به تدريج به يك شهر نمونه تبديل شود. اين شهر به تناسب تقدس و اهميتى كه داشت، آباد شد و پيروان فرقه‏هاى مختلف طى چندين قرن كه به زيارت اماكن و جايگاه‏هاى مورد احترام خود مى‏رفتند ضمن زيارت اين اماكن، مراسم مذهبى خود را آزادانه برگزار مى‏كردند.
زمانى كه حاكميت بيت‏المقدس در دست مسلمانان بود، بسيارى از بزرگان اسلام به اين شهر سفر كردند و تعداد زيادى از عارفان و كسانى كه مى‏خواستند به دور از هياهوى زندگى به خودسازى و تزكيه‏ى نفس بپردازند، در مسجدالاقصى و ساير امكان مقدس اين شهر خلوت مى‏كردند و با آسودگى و فراغ خاطر به كار خود مشغول مى‏شدند.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




تاریخ: دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط حميدرضارضايي
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی